مشکلات جوانان با والدین خانواده و آسیب های اجتماعی
تاریخ انتشار: ۶ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۷۱۳۱۷
امان الله قرایی مقدم جامعه شناس در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان گفت: جوانی دورانی پر از غرور و کنجکاوی میباشد و جوانان دوست دارند تا همه چیز را امتحان کنند و والدین به دلیل تجربه و نگرانیهایی که دارند دوست دارند فرزندشان را از برخی کارها منع کنند. یک جوان به سنی رسیده است که خودش را بزرگسال خطاب میکند و توقع دارد که دیگران هم بزرگسالی او را قبول کنند و به استقلال او احترام بگذارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: منظور از استقلال داشتن به معنی قطع رابطه میان والدین و جوان نمیباشد. آنها نیاز دارند تا یک رابطه قوی و عاطفی میان آنها باشد، اما دوره جوانی دوره ترک محیط امن خانه و ورود به اجتماع میباشد و لازم است تا والدین کنترل کمتری بر فرزندشان داشته باشند و عرصه را تا حدودی برای آنها باز بگذارند.جوانانی که در خانواده به اندازه کافی آموزش مهارتهای زندگی در زمینه رفع مشکلات فردی ندیده اند و دائما از طرف پدر و مادر از پذیرش نقشهای اجتماعی و کسب مسئولیت و درنتیجه پرورش اعتماد به نفس، منع شده یا مورد سرزنش و تحقیر قرار گرفته باشند، ممکن است به سمت بزهکاری گرایش پیدا کنند.
وی گفت: جوانان غالبا نه تنها توانایی به دست آوردن خواستهها و نیازهای خود را ندارند، بلکه ممکن است هویتی منفی و ناسازگار هم پیدا کنند. کانون خانوادگی به عنوان یک سرمایه اجتماعی با بزهکاری جوانان رابطهای معنادار دارد. یعنی والدین جوانان بزه کار در برخورد با رفتار و اعمال نابهنجار فرزندان خود مهارت کافی برای هدایت و تربیت را ندارند. حتی در مواردی برخوردهای غلط والدین، خود موجب سوق دادن فرزندان به رفتار نابهنجار و بزه کارانه میگردد، در بسیاری از موارد، والدین عمدتا وقت خود را خارج از خانه، و در محیط کار سپری میکنند.
وی افزود: مواجه شدن پسران با بحران جنسی میتواند آنان را به سوی رفتار بزه کارانه بکشاند، چون جوان با چنین رفتاری نقش خود را به عنوان یک پسر متمایز کرده و به نوعی استقلال و هویت کاذب دست مییابد. ازاین رو توجه و صرف وقت جهت تربیت صحیح فرزندان توسط والدین که شامل اصول اخلاقی مناسب و منسجمی که ویژگی تنبیهی نداشته باشد امر مهمی است. در مقابل؛ نظارت دقیق بر کار جوانان، نزدیکی احساسی و عاطفی والدین در زندگی روزمره با جوانان، اطلاع از فعالیتهای فرزندان، در کنار آموزش مهارتهای زندگی همراه با شیوههای حل مسئله میتواند از گرایش جوانان به رفتار نابهنجار و بزه کاری پیشگیری کند.
قرایی مقدم افزود: زبان نوجوانان و جوانان امروز زبان نوجوانان دهههای قبل نیست و راهکار و بیان خود را می طلبد. اگر با ادبیات خاصی که نشان دهنده و برخاسته از فرهنگ ملی و دینی خودمان نباشد به سراغ آنان برویم، وضعیت نابسامان این قشر جامعه ساز بیش از پیش به خطر میافتد چرا که هر روز متوجه حضور و نفوذ بیگانگان با فرهنگهای وارداتی شان بر جوانها هستیم. متاسفانه زبان والدین کوتاه شده و دیگر تاثیر قابل توجهی بر ذهن و رفتار فرزندان خود ندارند. باید آستینها را بالا زد و با آموزش و یادگیری و پیدا کردن زبانی نو مفاهیم با ارزش و غنی فرهنگی و دینی خود را به جوانان عرضه کنیم.
وی مطرح کرد: وظیفه ما صیانت از جوانان است تا بتوانیم جامعهای سالم، بانشاط و امن داشته باشیم. آسیبهای اجتماعی، سلامت روانی و سلامت جسمی، مهمترین حوزههایی هستند که باید برای جوانان مورد توجه قرار داد. در حوزه آسیبهای اجتماعی، مصرف مواد دخانی از جمله قلیان، رو به افزایش است. همچنین مصرف مواد مخدر صنعتی و روان گردان ها، خطر سلامت جنسی، جزء خطرات حوزه سلامت جسم و روان جوانان محسوب میشود. افسردگی، ناامیدی، از جمله مسائل مهمی است که در سلامت روان به آنها توجه خواهیم کرد و باید برای آن برنامه مناسبی تدوین کنیم.
وی گفت: تغذیه سالم و تحرک کافی موجب میشود که جوانان سالمی داشته باشیم و در صورت عدم توجه به این مسائل، اضافه وزن و چاقی آنها را تهدید میکند و موجب میشود که زودتر بیمار شوند و سلامت آنها به خطر بیفتد. جوانان نیروی انسانی و موتور توسعه کشور هستند؛ شرط اینکه جوانان بتوانند در حوزه ثروت و قدرت و خدمات و سلامت نقش آفرینی کنند این است که جوان آموزش درست ببیند، سازماندهی و توانمند شود. جوانان باید به گونهای آموزش ببینند که مسئولیت بپذیرند و از زندگی خود و اطرافیان خود صیانت کنند. در حال حاضر سن مصرف مواد مخدر پایین آمده است و قلیان مصرف بسیار بالایی دارد و مشکلاتی را همراه خودش داشته است.
وقتی بر روی روانگردان صنعتی تاکید داریم دلیل آن این است که جوانان را از ما میگیرد و یاس، ناامیدی و افسردگی به همراه خودش میآورد. در این حوزه ما میتوانیم جوانان را توانمند کنیم و از آنها برای صیانت از سلامت جامعه کمک بگیریم.
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: اجتماعی جوانان والدین بزه کار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۷۱۳۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ضرورت توجه به سلامت روانی، اخلاقی و اجتماعی در کنار سلامت جسم
معاون فرهنگی و اجتماعی پلیس در یادداشتی به مناسبت هفته سلامت، وجوه مهم سلامت را برشمرد و بر نقش خانواده در سلامت افراد تاکید کرد.
به گزارش ایسنا، سردار سعید منتظرالمهدی در یادداشتی به مناسبت هفته سلامت نوشت:« یکی از ارکان اصلی خوشبختی و بهروزی، «سلامت» است. چه، با برخورداری از تراز بالای صحت و سلامت است که میتوان برای تحقق اهداف ریز و درشت زندگی و بیشینهسازی شادابی و موفقیت، گام فراسو نهاد و جهد و جد روزافزون کرد. لیکن، نباید از یاد برد که قلمرو و حیطه سلامت هرگز در سطح «سلامت جسم» محدود نمیماند بلکه حیطههای پر اهمیت دیگری را نیز در بر میگیرد که از آن میان سه حیطه دیگر سلامت، یعنی «سلامت روان»، «سلامت اخلاق» و «سلامت اجتماعی» در خور توجه فزونتری هستند. نیازی به یادآوری نیست که این چهار حیطه سلامت پیوند وثیق و جدایی ناپذیری با یکدیگر دارند و لاجرم زوال یا نقصان هریک قادر است آن سه دیگر را دستخوش کژکارکردی کند.
چنانچه از حیث یادآوری و بیش و کم از منظر امروزین بخواهیم تعریفی بس مختصر از این چهار حیطه سلامت به دست دهیم چنین میتوان گفت که جسم آنگاه سالم است که بتوان بیهیچ محدودیتی از همه ظرفیت و توان آن برای «نیکو زیستن» بهره جست، روان نیز زمانی در سلامت است که نه تنها در دام هیچ «تعارض» آشفتهساز و نشانگان ملال انگیز و تنیدگی آشوبناکی گرفتار نشده باشد بلکه لبریز سُرور و وجد و خرسندی و پیوسته در تعالی و پویایی باشد. به همین قیاس سلامت اخلاقی نیز به حالتی اطلاق میشود که ذهن و ضمیر فرد عاری از «احساس گناه» باشد؛ آشکار است که لازمه فراچنگ زدن چنین خلق و حالتی آن است که فرد در کنش و منش و بینش خود، «فضایل اخلاقی» نظیر صداقت، عدالت، اصالت، امانت و جزو آن را فرو نگذارد و برای بیشینهسازی آنها پیوسته بکوشد. سرانجام، مراد از «سلامت اجتماعی» آلوده نشدن به آسیبهای مختلف از یک سو و داشتن ارتباط و تعامل «شفابخش» با جمع و جامعه از دیگر سو است.
ناگفته پیداست که یک دوجین عامل را میتوان نشان کرد و نشان داد که بر هر یک از این چهار حیطه سترگ سلامت تاثیر میگذارند. اما، تردیدی نمیتوان کرد که در این میان سهم و نقش خانواده برجستهتر است. چون همانگونه که می دانیم در خانواده است که «اندیشه» شکل میگیرد، «شخصیت» فرا میبالد، «منش» نضج مییابد، «نگرش به خویشتن» پایهریزی می شود و «نحوه رفتار» در برابر پدیدهها و در شرایط مختلف، سمت و سو داده میشود.
حال این پرسش در برابر ما عرض اندام میکند که کدام خانواده قادر است تراز و میزان هر یک از چهار نوع سلامت را ارتقا دهد و مانع از فروشدن در «بیماری» و نقصان سلامت شود؟ در پاسخ به این پرسش میتوان انبوهی شاخص و ملاک را برای « خانواده سلامت محور» و «سالم پرور» فهرست کرد. لیکن به باور من از آن میان شاخص های زیر اهمیت بیشتری دارند:
۱.سبک زندگی برخوردار از تحرک بهینه (۶۰ دقیقه در روز)، بهداشت مطلوب، چک آپ دوره ای، تفریح به موقع و تغذیه مناسب. چنین سبکی نه تنها به سلامت جسم یاری میرساند بلکه سلامت ذهن و روان را نیز مضاعف میکند.
۲.پیروی از الگوی گفتوگوی سازنده برای از میان راندن تعارضات ناگزیر زندگی. در چنین خانوادهای کمتر مشاجره و منازعه و مجادله دیده میشود. چه، اینگونه خانوادهها زبان و کلام را در جهت «مفاهمه» و مصالحه بکار میگیرند و با گفت و شنود به موقع مانع از سایه انداختن تعارضات و مسائل حل نشده بر ساحت جان و روان میشوند.
۳.افزایش مستمر ذخیره شناختی. در خانواده سلامت محور مطالعه و یادگیری رفتاری رایج و مستمر است و لاجرم اعضای اینگونه خانوادهها پیوسته دانایی خود را افزایش میدهند و اندیشه خود را زیبا و غنی میسازند. آنان همچنین میکوشند تا «دانش» خود را به «خِرد» تبدیل سازند و آن را در کنش و عمل خود بکار بندند. ناگفته پیداست که پیامد دانایی، خردمندی و «اندیشه زیبا» خوشامدگویی مستمر به زیباییهای بیکران زندگی و شادابی و شورمندی جسم و روان است.
۴.فضیلتمند زیستن. در خانواده سالم پرور و سلامت محور به فضائل اخلاقی نه تنها در «گفتار» بلکه در «کردار» ارج نهاده میشود. به همین سبب اینگونه خانوادهها اغلب با خود و دیگران «در صلح» و آرامش هستند.
۴.برخورداری از روابط و پیوندهای اجتماعی خرسند ساز. چنین پیوندی نوعی «حمایت اجتماعی» است که همچون «سپری نیرومند» از اعضای خانواده در برابر سختیها و رنج های ناگزیر زندگی حفاظت میکند. یادمان باشد که در جهان بودن یعنی با دیگران بودن.
خلاصه آنکه، خانواده سلامت محور «زندگی زیسته» سالمی دارد و لاجرم احساس خوشبختی و بهروزی و شادابی آن پیوسته در حال افزایش است.»
انتهای پیام